خصوصیاتی که زنان را در رهبری، پیروز تر از مردان می نماید - وبلاگ آریابلاگ

به گزارش وبلاگ آریابلاگ، خبرنگاران: همیشه بر سر رجحان زنان و مردان بحث هایی وجود داشته است. مدافعان حقوق زنان می گویند زنان در بعضی امور خصوصاً در توانایی های مدیریتی دست کم گرفته شده اند. تحقیقات نشان می دهد زنان در وظایف رهبری نه تنها ضعیف تر از مردان نیستند، بلکه توانایی بیشتری هم دارند. تبعیض ها خصوصاً تبعیض های اجتماعی علیه زنان سبب نادیده گرفته شدن توانایی های رهبری زنان در عرصه های مختلف و محرومیت آن ها از تساوی حقوق اجتماعی شده است.

در بعضی سازمان ها با این که زنان به اندازه مردان و با تعهد و پایبندی بالا کار می نمایند، حقوق کمتری نسبت به کارمندان مرد دارند. هر چند هنوز از تمام توانایی مدیریتی زنان استفاده نشده، اما زنان توانایی های فوق العاده ای دارند که ثابت می نماید آن ها نه تنها در نقش مدیریت و رهبری از مردان ضعیف تر نیستند، بلکه تواناتر هم هستند. در ادامه مقاله، به توانایی های زنان اشاره می کنیم و به شما می گوییم چرا زنان در رهبری بهتر از مردان هستند؟

زنان کارآمدی بیشتری دارند

از سال های گذشته، مدیریت امور داخلی خانه برعهده زنان بوده است. به همین خاطر زنان به خوبی می دانند چطور مخارج را با بودجه محدود مدیریت نمایند و حتی پس انداز هم داشته باشند. در بعضی موارد که زنان در شغل های مدیریتی فعالیت داشته اند شاهد توانایی بالای آن ها در مدیریت و تخصیص منابع اقتصادی بوده ایم. بیشتر زنان وظایف روزانه خود را لیست می نمایند و در برنامه ریزی و زمان بندی کار ها حرفه ای ترند؛ اما مردان منتظر می مانند تا همان لحظه برای هر مشکل، راهکاری پیدا نمایند و اغلب هم نتیجه مطلوب را نمی گیرند.

در واقع، زنان دارای ویژگی های خاصی هستند که سبب می گردد از دید کارمندان و همکارانشان مدیران تواناتری در مقایسه با مردان به نظر برسند. دلیل این قضیه آن است که زنان ملاحظه بیشتری در رفتار با کارمندان دارند و همیشه در کوشش اند خود را همگام با دیگر کارمندان بالا بکشند.

زنان می دانند چطور انگیزه بخش باشند

انگیزه دادن به دیگران از ویژگی های خوبی است که تنها در بعضی افراد دیده می گردد. زنان انگیزش دهندگان مورد قبولی هستند. آن ها به خاطر حس کنجکاوی و کارآگاهی خود می دانند چه رفتاری باعث انگیزه بخشی یا برعکس ترس و تردید طرف مقابل می گردد. پس بهتر از مردان به دیگران انگیزه می دهند و به راحتی می توانند برای تشویق آن ها راهکار پیدا نمایند.

زنان توانایی بیشتری در روبروه با احساساتشان دارند، در حالی که مردان در این مورد ناتوان ترند. علاوه بر آن، زنان به آسانی می توانند در زمانی که انگیزه کارمندان برای دنبال کردن پروژه کم می گردد، به آن ها روحیه و اعتماد به نفس دهند و تجسم دل نشینی از انجام پروژه در ذهن کارمندان به وجود آورند. تحقیقات نشان می دهد کارمندانی که تحت مدیریت زنان هستند، وظایف خود را با تعهد و پایبندی بیشتری انجام می دهند.

زنان حس همکاری و مشارکت فوق العاده ای دارند

زنان به طور ذاتی می توانند همه را دور خود جمع نمایند و در این راستا، در همکاری و مشارکت با دیگران توانایی بیشتری دارند. داشتن چند نقش هم زمان از خصوصیات خاص زنان است که به آن ها یاری می نماید همیشه برای شاد کردن کارمندان و همکاران خود راهکاری پیدا نمایند. شاد بودن باعث افزایش روحیه و مسئولیت پذیری کارمندان می گردد و ضروری است مدیران زن را برای این خصوصیت ستایش کرد.

مردان در رهبری و مدیریت دیگران از خصوصیات مردان آلفا استفاده می نمایند که بی فایده هم نیست، اما در توانایی انجام کار های گروهی چندان به درد نمی خورد. این در حالی است که برای پیشرفت در هر کسب و کار باید کار گروهی انجام داد. زنان تمایل زیادی به انجام کار های گروهی و اشتراک گذاری ایده ها و نظرات خود دارند. آن ها وقتی کاری را به صورت تیمی انجام می دهند، تمام کوشش خود را به کار می گیرند تا راهکاری پیدا نمایند که به نفع تمام اعضای گروه باشد.

زنان جهت پیروزیت را می شناسند

زنان به خوبی می دانند چطور می توان با وجود موانع و چالش ها به پیروزیت رسید. آن ها به عنوان یک زن با انواع تبعیض ها روبرو شده اند، اما همیشه پای خواسته های خود ایستاده و در بیشتر عرصه ها با وجود محدودیت هایی که وجود داشته است، به پیروزیت رسیده اند. مردان با این حس بیگانه هستند و نمی توانند درک نمایند نادیده گرفته شدن از همان دوران کودکی چه احساسی دارد؛ اما دختران و زنان در تمام مقاطع زندگی خود با انواع تبعیض جنسیتی روبرو شده اند. زنان زیادی کوشش می نمایند با وجود موانعی که بر سر راه پیروزیتشان وجود دارد، بالاخره راهی پیدا نمایند و اهداف خود را به تحقق برسانند.

زنان اخلاق کسب و کار را رعایت می نمایند

زنان بیشتر از مردان به اخلاق کسب و کار پایبند هستند. در بیشتر مواقع مردان اخلاقیات را تنها به حوزه کسب و کار محدود می نمایند، اما زنان این اخلاق مداری را فراتر از حوزه کسب و کار می برند و همیشه در کوشش اند حقوق دیگران را با نهایت انصاف و عدالت رعایت نمایند. دلیل اصلی این است که زنان وقتی مرتکب اشتباه کوچکی می شوند تا مدت ها احساس گناه دارند. به دلیل این که در هر شرکتی به رفتار اخلاق مدارانه بیشتر توجه می گردد، زنان شانس بیشتری برای مدیریت و رهبری دارند. علاوه بر آن، زنان در مقابل کاری که انجام می دهند، بیشتر مسئولیت پذیرند و این به پیروزیت آن ها یاری می نماید.

زنان صبر بیشتری دارند

زنان در مقایسه با مردان بسیار صبورترند. آن ها در بیشتر مواقع با حوصله و آنالیز تصمیم می گیرند. زنان به خوبی می دانند تصمیمات شتاب زده یاریی به پیشرفتشان نخواهد کرد. پس وقتی بخواهند تصمیم کاری بگیرند، برای تصمیمات خود وقت می گذارند و تمام جوانب را پیش از نتیجه گیری نهایی تحلیل می نمایند. زنان در کنترل استرس نسبت به مردان توانایی بیشتری دارند. حتماً می دانید استرس تأثیر منفی روی قدرت تصمیم گیری دارد و تصمیمات توأم با استرس باعث می گردد از پیروزیت دور شویم.

زنان از مهارت های ارتباطی بالایی برخوردارند

شاید زنان را پرحرف بدانیم، اما این تفکر رایج اشتباه است، زیرا آن ها هر حرفی که به ذهنشان برسد را به سرعت بیان نمی نمایند. زنان با معنا صحبت می نمایند، زیرا توانایی فوق العاده ای در تفکر منطقی درباره موضوعات مختلف دارند و همیشه می خواهند هر مسئله ای را به طور عمقی تجزیه و تحلیل نمایند. زنان در ارتباطات خود می توانند طرف مقابل را با زیرکی به انجام معاملات کاری قانع نمایند. آن ها ابتدا درباره کار هایی که قصد انجامشان را دارند، حرف می زنند و سپس حرف های خود را به اثبات می رسانند.

اما مردان عمل را بر حرف ترجیح می دهند. پس زنان می توانند با مهارت های ارتباطی خود در مدیریت پیروز تر باشند. هر چه در مهارت های ارتباطی توانایی بیشتری داشته باشید، اطلاعات را به طور کارآمدتری انتقال خواهید داد و این همان ویژگی ای است که برای مدیریت و رهبری هر کسب و کاری ضروری است. علاوه بر آن، مهارت های ارتباطی در تقویت و حفظ ارتباطات شخصی و کاری مؤثر هستند.

زنان به دنبال رشد فردی هستند

وقتی زنی مدیریت یک سازمان را برعهده دارد، از دیدن رشد فردی تمام اعضای گروهش احساس غرور نموده و همیشه کارمندان خود را به پیشرفت در زندگی حرفه ای و شخصی تشویق می نماید. این همان خصوصیتی است که هر رهبر پیروزی به آن احتیاج دارد تا کارمندان بتوانند ارتباط مؤثرتری با او برقرار نمایند. زنان به دلیل بهره مندی از مهارت های ارتباطی ذاتی، احساس همدلی و هوش هیجان، رهبران بهتری نسبت به مردان هستند. زنان می توانند با دیدگاه های منحصر به فرد خود درباره مسائل مختلف به راهکار هایی برسند که در نهایت به نفع تمام اعضای گروه خواهد بود.

زنان مخاطب خوبی هستند

اغلب زنان با دقت و حوصله به حرف های دیگران گوش می دهند و به این درک رسیده اند که چرا خداوند دو گوش و یک دهان به انسان داده است. خیلی از زنان وقتی کسی برایشان حرف می زند، تمام حواسشان را به طرف مقابل می دهند. در واقع، زنان دوست دارند درد دل دیگران را بشنوند و در صورت احتیاج در کنارشان باشند. مخاطب خوب بودن یکی از خصوصیات اصلی رهبران پیروز است. رهبران زن به دلیل مخاطب خوب بودن قادرند با مشتریان و کارمندان ارتباط بهتری برقرار نمایند.

زنان رفتار حمایتی بهتری دارند

زنان نه تنها همیشه در دسترس هستند، بلکه ذهن و دل بازی هم دارند. روانشناسان می گویند زنان به دلیل غریزه مادری و میل به تأمین احتیاج های خانواده رفتار بهتر و پذیراتری دارند. این رافت و شفقت ذاتی سبب می گردد زنان بدون توجه به صندلی شغلی شان، تمایل بیشتری به حمایت کارمندان و همکاران در سطوح مختلف سازمانی داشته باشند.

زنان با وجود تمام توانایی هایی که گفته شد، هنوز به طور قابل توجهی در شغل های مدیریتی حضور ندارند. در واقع، زنان برای این که بتوانند از فرصت های پیشرفت شغلی بهره مند شوند، جهت طولانی در پیش دارند و باید کوشش نمایند دیدگاه منفی و سنتی خیلی ها را در خصوص توانایی هایشان تغییر دهند. با این وجود، زنان زیادی هستند که در شغل های مدیریتی پیروز بوده و شهرت پیروزیتشان توانسته دیدگاه عده کمی را درباره توانایی ها و ظرفیت های آن ها تغییر دهد.

منبع: sheknows